راز آغاز
|
|
این شعر را با نام تو آغاز می کنم
یعنی هوای بوسه و شیراز می کنم!
پروانه اتفاق بزرگی در آتش است
آغوش را بخاطر تو باز می کنم
مصرع به مصرع از تو سرودم پرنده را
در بیت بیت چشم تو پرواز میکنم
می فهمی از نگاه غریبم غروب را؟
یا اینکه با طلوع تو اعجاز می کنم؟
گفتم که روزگار غریبی است نازنین
این درد را فقط به تو ابراز می کنم
گفتم که ترک باده و ساغر نمی کنم
گفتم! ولی کنار لبت باز می کنم
با خواهش و غرور نه!با سادگی تو را
دعوت به گوش کردن این راز می کنم
هر چند من به آخر خط رسیده ام
اما فقط برای تو آغاز می کنم
حافظ ایمانی
نظرات شما عزیزان:
|
یک شنبه 27 آذر 1390برچسب:,
|
|
|
|
|